اشکانیان درس7

بعدش چی شد ؟بگو چی ؟شد نوبت سلوکی

بیگانه حمله ور شد به فرهنگ ایرونی

خط و زبان و آداب همه شدن یونانی

اما ایرانی هرگز "دوست نداره ویرانی

مرد شجاع پارتی "بساطشون رو بر چید

تو شهر صد دروازه "با یه دولت جدید

حالا دیگه اشکانی "یه دولت ایرانی

رئیس مملکت شد"بیگانه ور شکست شد

برای اینکه رومی "نکنه فکر شومی

نزدیک غرب کشور "شهر تیسفون شد مرکز

ایران و روم همیشه "دعوا و جنگ داشتن

بر سر ارمنستان "صلح و سازش نداشتن

ایرانی می گفت مال من رومی می گفت قبول نیست

همیشه جنگ و دعوا "چاره ی مشکلا نیست

یه فرمانده ی باهوش " که اسمش بود کراسوس

با نقشه و سیاست " همش می کرد دخالت

خبر نداشت ایرونی خیلی داره مهارت

فرماندهِ ما سورنا اومد برای دفاع

رومی ها نابود شدن "زار و فراری شدن

بازم قصه همون شد بچه های نازنین

بیچاره گرم کار "شاها به ظلم و در زمین

کسی به فکر رنج  مردم عادی نبود

برای راحتیشون به فکر راهی نبود

اشکانی هم نابود شد به خاطر ظلم و چنگ

اما نشد فراموش قصه ی این نام و ننگ

اون ور قصه ی ما "تو کشور فلسطین

اومد بدنیا عیسی منجی اهل زمین

می رفت به شهر و روستا میون دشت و صحرا

با همه مهربون بود خیلی شیرین زبون بود

او دشمن ظالما "اما با خوبا یار بود

آدرس قرآنی :سوره ی روم آیات 1 تا 5

منجی : نجات دهنده

اسراء:جمع اسیران